رفتار من عادی است!
رفتار من عادي است
اما نمي دانم چرا
اين روزها
از دوستان وآشنايان
هركس مرا مي بيند
از دور مي گويد:
اين روزهاانگار
حال وهواي ديگري داري!
اما
من مثل هر روزم
با آن نشاني هاي ساده
وبا همان امضا همان نام
وبا همان رفتار معمولي
مثل هميشه ساكت وآرام
اين روزها تنها
حس مي كنم گاهي كمي گيجم!
حس مي كنم
از روزهاي پيش قدري بيشتر
اين روزها را دوست دارم
وقدر بعضي لحظه هارا خوب مي دانم
حس مي كنم گاهي كمي كمتر
گاهي شديدا بيشتر هستم!
حتي اگر ميشد بگويم
اين روزها گاهي خدا را هم
يك جور ديگر مي پرستم
از جمله ديشب هم
من كاملا تعطيل بودم!
اول نشستم خوب جورابهايم رااتو كردم
تنها حدودهفت فرسخ در اتاقم راه رفتم
با كفشهايم گفتگو كردم
رفتم تمام نامه ها را زيرورو كردم
دنبال آن افسانه ي موهوم
دنبال آن مجهول گشتم
تنها يكي از نامه هايم
بوي غريب ومبهمي ميداد
انگار
از لابلاي كاغذ تاخورده ي نامه
بوي تمام ياسهاي آسماني
احساس ميشد
ديشب پس از بیست و هفت سال فهميدم
كه برخلاف سالهاي پيش
رنگ سبز و سفید و قرمز را
از رنگ آبي دوست تر دارم!
گاهي براي يادبودلحظه اي كوچك
يك روز كامل جشن مي گيرم
گاهي
صدبار در يك روز مي ميرم!
گاهي نگاهم در تمام روز
با عابران ناشناس شهر
احساس گنگ آشنايي مي كنم
گاهي دل بي دست وپاوسر به زيرم را
آهنگ يك موسيقي غمگين
هوايي مي كند
اما
غير ازهمين حس ها كه گفتم
وغير از اين رفتار معمولي
وغير ازاين حال وهواي ساده وعادي
حال وهواي ديگري در دل ندارم
رفتار من عادي است!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: خاطرات، ،
برچسبها: رفتار من عادی است! ,